۶ بهمن ۱۳۸۸

لحظه ای که بی خود و بی جهت شکار شد!

این عکس را در حالی که حسابی عجله داشتم از این پروانه زبان بسته گرفتم و با خودم گفتم چه پروانه قشنگی! نمردیم و بالاخره از یک پروانه عکس گرفتیم!
تا اینکه رفتم خانه و عکس را بر روی مانیتور نگاه کردم!
همان چیزی را دیدم که شماهم می بینید!
پروانه را نگاه کنید!
کمی دقت کنید!

عنکبوت را می بینید؟
من قصدم شکار زیبایی پروانه بر این خارهای رنگی بود اما سخت غافل بودم و ندیدم آن عنکبوت را که زودتر از من و دوربینم آنرا شکار کرده بود!
پروانه به عنکبوت رسید!
و من ماندم و لحظه ای که بی خود و بی جهت شکار شد!




۹ نظر:

ثنا گفت...

واقعا لحظه ي خيلي قشنگي رو شكار كرديد...
مي شه لطفا هر وقت آپ كرديد به منم خبر بديد...
يه سري هم به ما بزنيد...

محمدحسین گفت...

آآآآآآآآآآآآآآفرین ! به این عنکبوت زرنگ. یادبگیر.

يك پلان دين گفت...

سلام
علامه چون شما مشهدي هستيد و يا قمي و يا احتمالا اصفهاني؟
در ضمن خيلي بچه باحالي مخصوصا با عكست!!!

سطرانه گفت...

کاش همه علامه ها قرتی باشند

سجاد گفت...

به طبیعت نیگاه کردن شما آخوندها هم خطرناکه !!!!!
بیچاره پروانه !!!
میگم بیا یه عکس هم از کروبی بنداز ، شاید یه بلایی سرش بیاد راحت شیم از دست حماقتهاش .

ميرزا قلم دون گفت...

سلام......
با آمدنتان بسي مشعوفمان كرديد..... به واسطه اسمتان هم بسي خنده بر لبهايمان جاري شد.....

مخلص كلوم...خوشمان آمد از شما........با اجازه ميلينكمتون....

نیگن گفت...

چه جالب!!منم 1 بار از یگ گل عکس گرفتم و بعد رو مانیتور دیدم یه پشه تو عکس بل هاشو باز کزده بوده و داشته تو دوربین نگاه می کرده!!!!!D:
شکار لحظه ی بی خودیِ جالبی بود.

فرشته گفت...

سلام خوش اومدین. اسمتون غلط اندازه.
عکس جالبیه. حیات وحشه دیگه. شکار تو شکار شده.

مرثا گفت...

اگه اون موقع دیده بودی این عنکبوت رو پروانه رو نجات می دادی یا بازم عکس می گرفتی؟